این کتاب بیشک یکی از برترین نوشتههایی است که درباره اساطیر و باورهای ایرانی نوشته شده.
هینلز به خوبی درصدد ایجاد یک دیباچه و ورودی در باورهای ایرانیان برآمده. کتاب اشارات فراوانی به انواع اندیشههای آفرینش و مذهبیای که در ایران باستان وجود داشتند میکند با اینحال این نکته که “بنیان جهانبینی ایران کهن بر باورهای مزدیسنا تکیه دارد” را نمیتواند رد کند. هینلز در این کتاب صرفا به یک بیان توصیفی بسنده نمیکند و پس از بررسی صور گوناگون اسطورهها و آوردن نظرات اندیشمندان گوناگون درباره آنها، نگاه خود را مستند ابراز میکند. تلاش او عبور از صرف اسطوره است؛ در تلاشی اسطورهشناسانه به دنبال دستیابی به تاثیرات باور به اسطورهها و آئینها است.
بیان کتاب و برگردان آموزگار-تفضلی از آن، بسیار روان و ساده است و خواننده در اندک زمانی با آن ارتباط میگیرد. تکرارهایی که در متن بکار رفته در جهت یادآوری موضوعات ذکر شده هستند و ابدا در هیچکجای آن احساس خستگی به خواننده نمیدهد. تنها مسئلهای که میتواند خوانش متن را دشوار کند، نکات دستوریای است که به سبب زبان مقصد ممکن است برای خواننده پارسی زبان آشنا نباشد.