کتاب برای آنان نوشته شده که پیش از این هیچ گونه منبعی در رابطه با ملیگرایی و ناسیونالیسم را مطالعه نکرده اند. مباحث ساده، پرتکرار و در جهت بسط نگرش نویسنده (فخرالدین عظیمی) است. و متن بیش از آنکه به عنوان غلط انداز آن (هویت ایران) ارتباط داشته باشد وفادار به زیر عنوان خود یعنی “کاوش در نمودارهای [تاریخ معاصر] ناسیونالیسم: دیدگاه مدنی” است.
و همانگونه که حمید احمدی در نشست نقد و بررسی این کتاب ذکر کرد، اگر این کتاب به زبان انگلیسی بود و سپس به پارسی برگردان شده بود، نگارش آن توجیهپذیر است، وگرنه برای مخاطب فارسی زبان مطالب آن تازگی ندارد.
عظیمی در کتاب نوع خاصی از ناسیونالیسم را دارای حقانیت میخواند و سیصد و هفتاد صفحه سرشار از نقل قول و اشارات دیگر اندیشمندان (غیرمعاصر) را صرف تفسیر و بیان نظر خود میآورد.
کتاب در زمستان 1399 به چاپ رسیده ولی عاری از هرگونه بررسی نظرات اندیشمندان ملی حال حاضر است. تمام اشارهای که به اشخاصی همچون سیدجواد طباطبایی میشود فرای یک ذکر نام در شمار باورمندان به ناسیونالیسم فرهنگی نیست. (صفحه 295)
به اندازهای تلاش در جهت میانهروی و عدم سوگیری دارد که نتیجه خواننده از اندیشه عظیمی جز منفعل بودن نخواهد بود. چیرگی او به اندیشههای نظریه پردازان و اشخاص کلیدی تاریخ ملیگرایی ایران مثال زدنی است اما چشمپوشیاش از نمود ملیگرایی و ناسیونالیسم در ایران (حال به علت آنکه آگاه نبوده ویا این نمودها را مغایر با برداشت خود از ملیگرایی میدانسته) موجب شده تا کلامش برای جوان ایرانی اکنون، برخلاف آنچه بنظر میآید گمان نویسنده بوده، کارآیی نداشته باشد.
خوانش این کتاب از دیدگاه من تنها برای آشنایی با نظرات شماری از اندیشمندان ملی دوره مشروطه تا انقلاب مناسب است.